توقیف کشتی Stena Impero بریتانیا در تنگه هرمز نشان داد که ایران چگونه به سادگی میتواند عبور و مرور کشتیها در این تنگه را با مانع مواجه کند. الان، مشکلی که وجود دارد مختص بریتانیا است ولی اگر اقدامات ایران توسعه پیدا کند میتواند تبعات قابلتوجهی بر عرضه نفت داشته باشد. میتوان این سؤال را مطرح کرد که کشتیای که با پرچم بریتانیا دریانوردی میکرده است چرا بعد از مناقشههای اخیر میان ایران و بریتانیا، بدون اسکورت نظامی وارد تنگه هرمز میشود؟ این که آیا ناو اچ ال اس مانتروز متعلق به نیروی دریایی بریتانیا میتوانست بدون تبادل آتش، کشتی Stena Impero را از مهلکه نجات دهد، مشخص نیست اما میتوان گفت تصمیم برای ورود به تنگه هرمز بدون اسکورت، تصمیم نا به جایی بوده است. اقدام ایران میتواند یک اقدام متقابل در قبال توقیف نفتکش گریس ۱ باشد که ماه گذشته در جبلالطارق به اتهام حمل نفت به سوریه توقیفشده است اما اقدامات علیه کشتیهای دیگر نمیتواند تحت قالب این توجیه قرار گیرد. ترامپ چندی پیش به طور یکجانبه اعلام کرد که دیگر متعهد به توافق هستهای با ایران نخواهد بود و در ادامه فشارهایش علیه ایران، اعلام کرده که خریداران نفت از ایران تحت تحریم این کشور قرار خواهند گرفت و نه تنها دسترسی آنها به نظام بانکداری در آمریکا متوقف خواهد شد بلکه هدف مجازات مالی سنگین نیز قرار خواهند گرفت. به این ترتیب، برای ایران، ماندن در برجام فایدهای نخواهد داشت. توقف خرید نفت از ایران مشکلاتی را برای کشورهایی آسیایی و اروپایی که نیازمند انتقال نفت از تنگه هرمز هستند، ایجاد خواهد کرد. آمریکا تلاش دارد تا ائتلافی را برای حفاظت از کشتیهایی که از تنگه هرمز عبور میکنند، ایجاد کند. ایران اعلام کرده که این اقدام میتواند میخ دیگری بر تابوت برجام باشد و ممکن است این کشور را تحریک کند که اقدامات بیشتری علیه کشتیرانی در تنگه هرمز در دستور کار قرار دهد. چنین اقدامی از سوی ایران میتواند صادرات نفت از عراق، کویت، عربستان و امارات را با مشکل مواجه کند. در ۶ ماه نخست سال به طور میانگین روزانه ۱۴/۷ میلیون بشکه نفت از تنگه هرمز عبور میکند و میتوان گفت که در صورت وقوع بحران اکثر این نفت امکان خروج از منطقه را نخواهند داشت. بعد از حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ و تخریب خطوط انتقال نفت این کشور، عراق نمیتواند نفت خود را به آسانی از جنوب به شمال این کشور منتقل کند. عربستان قادر است که از طریق خطوط انتقال نفتش که از شرق به غرب این کشور طراحی شدهاند نفت خود را به دریای سرخ برساند. این خطوط به طور اسمی توانایی جابهجایی ۵ میلیون بشکه نفت در روز را دارند اما سال گذشته تنها ۲/۱ میلیون بشکه نفت در روز از آنها منتقل شد. به هر حال این خطوط حتی توانایی این را ندارند که نیمی از نفت تولیدی عربستان را منتقل کنند. بحران نفتکشها و مناقشه در تنگه هرمز همچنین میتواند بر عرضه گاز مایع نیز اثرگذار باشد و به این ترتیب مانع از صادرات این محصول شود. گاز مایع تولیدی قطر یک چهارم نیاز جهان را تأمین میکند. هر چند با توجه به مناسبات حسنه میان ایران و قطر، احتمال چنین رویدادی بعید است اما نمیتوان آن را کلا منتفی دانست. قراردادن نظامیان مسلح بر عرشه کشتیها توانست دزدان دریایی در شرق آفریقا را از حمله به کشتیهای تجاری بازدارد اما بعید است این ترفند تأثیری بر اقدامات نیروی سپاه در ایران داشته باشد. در چنین وضعیتی به نظر میرسد که کشورهای دیگر، جز همراهی با آمریکا برای تشکیل یک ائتلاف در تنگه هرمز انتخاب دیگری ندارند. اما اگر آنها با این ائتلاف همراهی کنند به طور بالقوه وقوع یک درگیری را پذیرفتهاند و این موضوع میتواند بحران در تنگه هرمز را به شدت افزایش دهد. انتقال روزانه ۱۵ میلیون بشکه نفت از تنگه هرمز موضوعی است که باید مورد توجه باشد تا بتوان راه حل مشکل را از طریق دیپلماتیک پیدا کرد. با افزایش تنش در تنگه هرمز و همچنین توانایی ایران برای انجام برخی اقدامات در این منطقه، امکان آن وجود دارد که ایران با این اقدامات قیمت نفت را بالا ببرد.
مطالب بیشتر: